عشق من 19 بهمن 1391 سومین سال تولد شما ست اما به خاطر اینکه بعضی ازمهمونا کار داشتند تصمیم گرفتیم کمی دیرتر بگیریم خلاصه 5شنبه 18 اسفند تولد عشقم شد از چند ماه پیش مشغول تدارک وسایل مخصوص تولد بودم لباس تولد تل ها سیبیل که با خمیر گل چینی درست شده بود در ضمن تم تولد شما میکی موس بود .
خلاصه 4شنبه مشغول جمع آوری وسایل بودیم که دیدیم هوا خیلی سرد شد وبرف شروع به باریدن کرد ومهمون های نیشابوری هیچ کدوم نیومدند صبح 5شنبه هم اینقدر برف اومد من هم سر کار نرفتم خلاصه هیچ کس نتونست بیاد شما هم لباسات رو پوشیدی و همش می گفتی مهمونا کی میرسن میگفتی من مطمئنم همه میاین فقط وینا اجازه نداره بیاد چون سر می خوره میفته . اما هیچکس نیومد جز وینا ، اینقدر برف زیاد بود که حتی نمی شد بریم کیک بگیریم خلاصه در نهایت بابا علی وبابایی رتن کیک گل ژسری رو گرفتند و عمه خاطره ونگار ونگین رو هم آوردند دایی علی و سینا و وینا وزندایی آناهیتا و اریسا وزندایی هم اومدند خلاصه تولد گل پسرم با حضور این مهمانها برگزار شد فردا صبح کم کم برف ها شروع شد به آب شدن و تا ظهر همه برف ها آب شد اشکالی نداره ان شاء ا... سالهای دیگه که بزرگتر هم بشی تولد میگیریم. کادو ها مامانی و بابایی پول دادند۲۰۰۰۰۰ تومان عمه خاطره ادکلن میکی دایی محمد بلوز وشلوار دایی علی عروسک پشمالو مامان بابا قطار و ایستگاه