آرتین عشق مامان

این وبلاگ خاطرات ثمره زندگی مشترک من وابا علی مهربون فرشته ای زمینی به نام آرتین است که ساعت 9.30 صبح روز دوشنبه 19/11/88 در بیمارستان سینا مشهد چشم به جهان گشود.

آرتین عشق مامان

این وبلاگ خاطرات ثمره زندگی مشترک من وابا علی مهربون فرشته ای زمینی به نام آرتین است که ساعت 9.30 صبح روز دوشنبه 19/11/88 در بیمارستان سینا مشهد چشم به جهان گشود.

اولین دنون پسر گلم

چند روزی بود که پسرکم خیلی نغ می زد عصبی بود و همه چیز رو به با عصبانیت گاز می گرفت کلا بی حوصله شده بود تا اینکه ما فهمیدیم که ۲ تا دندون کوچولو داره تو دهانش جونه می زنه یک از دندونا دیده می شه ام اون یکی هنور نیش زده بیاد بیرون وپسرکم خیلی ناراحته همش غر می زنه حتی شبها هم نمی تونه خوب بخوابه قربونت بشم عزیزم ایشالا دندوناش زودتر در بیاد پسرکم راحت شه. البته مامانی همون روز که اولین دندونش احساس شد (۸۹/۰۵/۱۰)آش دندونی درست کر د واسش که ایشالا دندوناش به راحتی و زود تر در بیاد .پسرکم خیلی هم لاغر شده و تو این دو ماه فقط ۳۰۰ گرم وزن اضافه کرده .آرتین کوچولوی من ماست رو خیلی دوست داره و خیلی هم با اشتها می خوره و از میوه ها هم گلابی رو دوست داره آرتین من الان داره ۶ ماهه میشه.